خیانت همسر در قالب خیانت مرد به زن و خیانت زن به مرد صورت می گیرد. متاسفانه این موضوع از گذشته ها وجود داشته و بخصوص در سالهای اخیر آمار بالاتری را به خود اختصاص داده است. تهاجم فرهنگی، نبود فرهنگ صحیح استفاده از شبکه های اجتماعی، عدم وجود تعهدات اخلاقی، تربیت های غلط خانوادگی، نبود علاقه، مشکلات اقتصادی و ده ها مورد دیگر می تواند زمینه های بروز خیانت را فراهم کند. در ابتدا بهتر است دنبال راهکارهای پیشگیری باشیم تا خیانت انجام نشود اما پس از بروز آن این راهکار است که باید به دنبال آن باشیم تا چرایی این موضوع! بعد از حل شدن مشکل خیانت همسر نیز می توان روی چرایی آن به منظور جلوگیری از تکرار خیانت تمرکز کرد.

از دیدگاه روانشناسی بعد از خیانت، شخصی که خیانت دیده است خود را قربانی میداند، احساس عدم کفایت و نادیده گرفته شدن به او دست می دهد، حس می کند ناتوان است و دنبال برقراری عدالت و انتقام می رود.
همه ی افراد می توانند عصبانی شوند اما مساله مهم این است که از چه کسی، در چه زمانی و به چه دلیلی عصبانی می شویم؟عصبانیت یک احساس ثانویه است که مطمئنا یک درد یا ترس را در پشت خود پنهان می کند.ممکن است خشم به خودی خود بد نباشد چراکه یک واکنش احساسی طبیعی نسبت به بی عدالتی یا بی انصافی است.
خشم احساسی است که ما اغلب برای کنار آمدن با احساسات دردناک از آن استفاده می کنیم. عصبانیت از یک طرف می تواند به ما قدرت و انگیزه بدهد و ما را تقویت کند. اما از سوی دیگر هم اگر بدرستی مدیریت نشود می تواند ما و عزیزانمان را به کشتن بدهد.
پس قبل از هر گونه تصمیم گیری از روی خشم ، ترس و یا هرچیز دیگر بهتر است با روانشناس صحبت کرده و تصمیم عاقلانه ای بگیرید.